بدون عنوان

سلام عزیز دلم الان که این پست رو برلت میذارم تو بغل مامانی و میخوای بخوابی و داری غر میزنی.اصولا پسر خوب و ارومی هستی ولی گاهی اوقات خسته ای عزیز دلم تو روز شونزده فروردین دنیا اومدی.ساعت دو بعد از ظهر تو بیمارستان الغدیر اسم دکترت خانم دکتر اناهید اهنگری بود.البته چهار روز زودتر از زمانی که دکتر وقت داده بود دنیا اومدی که خودش کلی ماجرا داشت.تا یادم نرفته بگم وقتی تو دل مامان بودی خیلی کم تکون میخوردی تا اینکه یه روز دیدم خیلی تکونت کم شده زنگ زدم به بابا سریع اومد انقدر تند رانندگی میکرد که میترسیدم تصادف کنیم سریع رفتم مطب دکترم اومد صدای قلب کوچولوت رو گوش داد و گفت مشکلی نداری ولی برای اطمینان سونو داد رفتیم سونو اونجا گفتن دو تا رانی بخور و من خوردم و تو یه تکونای کوچولو خوردی ازت نوار قلب گرفتن و سونوت کردن همه چیت عالی و رو براه بود و من خدا رو بابت این شکر کردمالان خوابت برد تو بغلم برم یه کم به ابجی سارا برسم تو پستای بعدی روز تولدت رو برات مینویسم دوست دارم عشقم بوووووووس